10 آمار تکان دهنده درباره بازاریابی محتوا (Content Marketing)

روزانه بیش از 27 میلیون قطعه محتوا در وب به اشتراک گذاشته می شود. اگر این سوال همواره وجود داشت که آیا هنوز هم محتوا حرف اول را می زند، این آمار پاسخ به این سوال است. با این حال کانتنت مارکتینگ صنعتی است که به تازگی شکوفا شده و اغلب کسب و کار ها به دنبال آن هستند تا با به کارگیری این شیوه از بازاریابی اینترنتی نام برند خود را به نمایش بگذارند.

کانتنت مارکتینگ انقلابی در فرایند تبلیغ کسب و کار ها در جهان مجازی به وجود آورد. با رواج شبکه های اجتماعی مثل توییتر و فیس بوک بسیار سریع و آسان می توان در مورد کسب و کار ها و محصولاتشان اطلاعات بدست آورد. در حال حاضر کانتنت مارکتینگ به یک هنر تبدیل شده است، هر تیم بازاریابی در تلاش است که محتوای منحصر به فرد بعدی را تولید کند تا در کمپین تبلیغاتی بعدی شرکت و نام آن را بیشتر بالا ببرد.

در این مقاله قصد دارم به 10 حقیقت تکان دهنده در مورد کانتنت مارکتینگ این استراتژ ی انقلابی بازاریابی اینترنتی که راه را برای سود بیشتر کسب وکار ها هموار می کند برای شما صاحبان کسب و کار بپردازم :

1-   شرکت هایی که وبلاگ فعال دارند هر ماه 67% بیشتر از دیگر کسب و کار ها سرنخ تولید می کنند : 

(سرنخ : یعنی اطلاعات اشخاصی که به شما و کسب و کارتان علاقه نشان داده و با شما تماس برقرار کرده اند، حالا یا مشتری می شوند و یا سرنخی هستند برای جذب آنها در آینده )  

اکثر کاربران اینترنت عاشق وبلاگ ها هستند و آنها را دنبال می کنند و یا حتی در سایت مورد علاقه شان به دنبال وبلاگ آن می گردند. خوب به چه دلیل این همه طرفدار ؟ اول از همه وبلاگ یک سایت، چشم انداز کاملی از نوع کار و فعالیت یک شرکت را در معرض دید مشتری قرار می دهد و مشتری از همه چیز در مورد کسب و کارشان آگاهی پیدا می کند. دوم اینکه وبلاگ ها بستر مناسبی هستند که صاحبان کسب و کار call to action های خود را برای دسترسی سریع خواننده به منابع اصلی و تشویق و جذب آن به عنوان مشتری، در آن قرار دهند و بنابراین مشتری هم به مطالب  آموزشی و مرتبط با نیازش دسترسی دارد هم در همان جا می تواند به لینک هایی که نیازش را برطرف می کنند دسترسی داشته باشد.

2-    به طور متوسط بازاریابانی که کانتنت مارکتینگ را انتخاب می کنند، از 12 تاکتیک مختلف استفاده می کنند: 

هر سال کانال های ارتباطی بیشتری برای تیم های بازاریابی اینترنتی باز می شود که کار بازاریان را ساده تر می کند. از تمام اپلیکیشن های جدید گرفته تا سایتهای مختلف شبکه های اجتماعی ،تمامی این ها روزانه در حال افزایش هستند و کار را برای internet marketers  ها آسان تر می کند.

 آمار نشان می دهد که اکثر بازاریابان از تمامی این بسترها برای تبلیغات اینترنتی خود استفاده می کنند(به طور متوسط 10 تا) مانند کنفرانس های مجازی، گزارش پژوهش ها و فیلم ها.

3-    86 % از شرکت های B2C (معاملات بین شرکت و مشتری) از کانتنت مارکتینگ استفاده می کنند :

دیگر تنها شرکت های B2B از کانتنت مارکتینگ استفاده نمی کنند، به دنبال تبدیل شبکه های اجتماعی به بستری برای خرید و جذب مشتری، کسب و کار های B2C به این باور رسیدند که کانتنت مارکتینگ مهم ترین ابزار گسترش مشتری می باشد.

4-    شرکتهای B2B (معاملات بین شرکتی) 33% از بودجه خود را صرف کانتنت مارکتینگ می کنند :

این آمار نشان می دهد کانتنت مارکتینگ یاهمان بازاریابی محتوا بسیار با ارزش است که چنین رقمی از بودجه را به خود اختصاص داده است. منابعی مانند سیستم های مدیریت محتوا و یا نرم افزار های ایمیل مارکتینگ هر کدام قیمت و هزینه ای دارند که با پرداخت آن ها می توانید بازاریابی خود را قوی کرده و بازگشت سرمایه (ROI) خودرا ببینید. ساده ترین منفعت این نوع ابزار این است که سیستم های خودکار آنها به شما و کارمندانتان کمک می کنند در وقت خود صرفه جویی کرده و آن زمان را صرف وظایف مهم دیگر کنید و در عین حال فرایند بازاریابی شما نیز در  حال اجراست.

دیگر مثال آن می توان به این نکته اشاره کرد که کانتنت مارکتینگ سرنخ های شمارا به طور چشم گیری افزایش می دهد، سرنخ هایی که هر کدام در آینده می توانند منجر به یک معامله (Deal) شوند و در لیست مشتریان شما قرار گیرند.

5-    در کشور آمریکا شبکه های اجتماعی و وبلاگ ها، از هر 10 نفر کاربر اینترنت 8 نفر را به خود اختصاص داده اند : 

این رقم بسیار بزرگی است حتی بدون در نظر گرفتن اینکه چند نفر از آنها اقدام به خرید می کنند. زمانی که خریداران اغلب در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک هستند پس شما نیز باید آنجا باشید و به عنوان یک بازاریاب نیازمند یک استراتژی برای پیاده سازی وبلاگ در این شبکه ها هستید.

6-    ایمیل محبوب ترین فرم ارتباط در فضای اینترنت است : 

با وجود اهمیت شبکه های اجتماعی در کانتنت مارکتینگ، اما ایمیل هنوز هم برنده است. به همین دلیل بازاریابان باید برای ایمیل مارکتینگ نیز به همان اندازه وقت بگذارند و ارزش آن را فراموش نکنند. امروزه با روی کار آمدن ابزاری مانند نرم افزار های ایمیل مارکتینگ مدیریت ارسال، ایجاد ایمیل و بررسی آمار های ایمیل مارکتینگ بسیار ساده و قابل دسترس برای تمامی کاربران اینترنت می باشد. 

7-    حدود 47% از بازاریابان B2B به طور منظم از LinkedIn استفاده می کنند : 

حتی اگر سرنخ های شما بیشتر از فیس بوک یا توییتر استفاده می کنند بد نیست که به شبکه های دیگر مانند LinkedIn نیز به عنوان بستری برای جذب مشتری نگاه کنید. اگر با این ایده موافق نیستید به این آمار توجه کنید، تحقیقات نشان داده top salespeople حدود 6 ساعت در هفته وقت خود را در LinkedIn می گذرانند.

8-    نزدیک به 87% از شرکت های B2B برای توزیع محتوای خود از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند : 

درست است که توزیع محتوای مفید در مکان هایی مانند صفحات وب سایت ها جایگاه مناسبی است اما توزیع آن از طریق رسانه ها نیز شانس بیشتری را برای افزایش سرنخ ها فراهم می کند. زیرا همیشه هم تبلیغات در فیس بوک و توییتر و دیگر فضاهای مجازی کافی نیست.   

9-    شرکت هایی که 15 بار در ماه محتوای وبلاگ خود را به روز می کنند، 5 برابر بیشتر از بقیه ترافیک بازدید دارند : 

این عدد نشان دهنده یک حقیقت ساده است : وبلاگ خود را بساز و کاربران را به سمت خود جذب کن. طنازانه می توان وبلاگ را مانند خرده نانی دانست که برای هدایت دیگران به سمت خود در فضای مجازی ریخته اید. البته باید برای این کار یک تیم فروش را در نظر بگیرید همچنین یک متخصص در زمینه نوشتن که حتی در خانه هم می تواند کار کند و مطالب وبلاگ را همیشه به روز و تازه نگاه دارد و نظرات و سوالات سرنخ ها را به صورتی هوشمندانه پاسخ دهدبه گونه ای که باعث جذب آن ها شود. این یک تاکتیک فروش بسیار مفید است.

10-تنها 44% از شرکت ها کانتنت مارکتینگ خود را به تیم هایی بیرون از شرکت محول می کنند : 

اگرچه این کار بسیار ساده است که فعالیت در شبکه های اجتماعی و یا وبلاگ نویسی و غیره را به تیمی بیرون از شرکت محول کرد. اما تاریخچه فعالیت کسب و کارها اولویت تیم داخلی را نشان می دهد. البته استفاده از نیروی خودی هم جوانب منفی دارد و هم مثبت. بزرگترین جنبه مثبت آن این است که تیم داخلی به طور کلی دسترسی بیشتری به اطلاعات اولیه، صدای شرکت و شعار شرکت دارد و در کل ملموس تر از تیمی است که آشنایی چندانی با شما و کسب و کارتان ندارد. همچنین شما نیز نظارت کامل بر روند کار دارید با این حال ممکن است استفاده از تیم داخلی گران تر از تیم های بیرون از شرکت باشد.

توضیح : B2B یا Business-to-business توصیف شرکت هایی است که تعامل آن ها با دیگر شرکت های تجاری است مانند معامله بین تولید کننده و عمده فروش و یا بین عمده فروش و خرده فروش. نقطه مقابل آن B2C یا business-to-consumer است این نیز توصیف شرکت هایی است که تعاملاتشان با مصرف کننده است. همچنین نوع دیگری که شاید عنوان آن را در بعضی مقالات دیده باشید B2G یا Business-to-government (تعامل شرکت و دولت) می باشد.

نام های تجاری B2B و B2C اصطلاحاتی هستند که در بازاریابی استفاده می شوند.